ارثیه

شهادت ارثیه ماست؛ تا ارث خود را نگیریم آرام نخواهیم گرفت...

ارثیه

شهادت ارثیه ماست؛ تا ارث خود را نگیریم آرام نخواهیم گرفت...

ارثیه

۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است


بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم

مدتی است که یکی از دسته گل های!!! تکنولوژی در کشور ما جولان می دهد و خیلی آهسته و آرام و بی صدا در حال برافکندن بنیان خانواده هاست اما آیا متوجه این جریان هستیم یا چون کبک سر در برف کرده و بیخیال نشسته ایم؟؟

یک سوال! آیا اصلا ماهواره ضرر دارد؟ چه ضرری؟ علم ما را افزایش می دهد، آگاهی ما را از جهان بالا می برد، برنامه های متنوع دارد و شاید ده ها دلیل دیگر که مدافعان ماهواره ذکر کنند.

 اما یک سوال دیگر! به چه قیمتی آگاهی خود را بالا ببریم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۵۳
کریم ابراهیمی


بسم الله الرحمن الرحیم

ابن جوزى نقل کرده است و دیگران - و در کتاب فضائل السادات آنجا که نقل مى‏کند از کتابهاى متعدده از یکى از اخیار که گفت: در بازار مصر رد مى‏شدم رسیدم به آهنگرى (البته آهنگریهاى سابق که کوره داشتند) مى‏گوید دیدم این جناب آهنگر موقعى که مى‏خواهد آهن تفتیده را از کوره در آورد دستش را مى‏کند در کوره و آهن را بیرون مى‏آورد مى‏گذارد روى سندان آن وقت مى‏کوبدش. تا این منظره را دیدم حیران و متحیر همانجا ایستادم تا استاد فارغ شد. از من سوال کرد چه مى‏خواهى که اینجا مدتى است ایستاده‏اى؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۴۷
کریم ابراهیمی


بسم الله الرحمن الرحیم

روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد

راحت بخواب شارون که پیروانت بخوبی راهت را دنبال می کنند خیالت تخت بوش بعد از تو خوب زیر علمت سینه می زنند اما ای استکبار بعد از حسنی مبارک و بن علی و بقیه اذنابت مرگ سراغ تو را گرفته اما معلوم نیست که این مرگ را کدام ملت آزاده رقم خواهد زد؛ سوریه رقم می زند یا حزب الله ایران اسلامی و یا فتح فلسطین ؛ اما بالاخره با شما وارد جنگ خواهیم شد و از صحنه روزگار محوتان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۸:۲۱
کریم ابراهیمی

بسم الله

صحنه اول: چقدر ائمه بقیع غریبند فقط با چندتا سنگ نشان قبور مطهرشان از یکدیگر تمیز داده شده است نه مرقدی نه گنبدی نه خادمی؛ البته چند نفر اون اطراف هستند نه به عنوان خادم به عنوان ناهی؛ نه می گذارند گریه کنی نه می گذارند ناله کنی؛  باری؛ نمی شود غربتشان را وصف کرد. بقیع که می روی فقط می توانی نگاه کنی نه اشکی نه سوزی نه آهی. گاهی اوقات باید فکر کنم تا اسم مبارکشان یادم بیاید غربت تا این اندازه... .

اما فکر کنم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۰:۱۶
کریم ابراهیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از اعتقادات من این است که شغل اولیه زنان خانه داری و تربیت فرزندان می باشد.زنان باید تمام همت و تلاش خود را در تربیت فرزندان به کار گیرند.متاسفانه امروزه در جامعه شاهد هستیم که زنان حتی در محیط هایی که هیچ سازگاری با روحیه ی آنان ندارد مشغول به کار هستند.پیامبر بزرگوار اسلام در حدیثی می فرمایند:

هر یک از شما که [به گونه‌ای] سرپرست است،درباره زیردستش بازخواست می‌شود ... مرد، سرپرستِ خانواده خویش است و درباره آنها از او بازخواست می‌شود. زن نیز سرپرست خانه شوهر خود و فرزندان اوست و درباره آنها از او سؤال خواهد شد.(صحیح بخاری، ج 2، ص 901، ح 2416؛ صحیح مسلم، ج 3، ص1459،ح 20).

تربیت فرزندان وظیفه ای است که فقط مادران وزنان قادر به انجام آن هستند.فرض کنید پس از ازدواج   فرزندی به دنیا می آید و مادر بیرون از خانه مشغول به کار می باشد در چنین حالتی والدین باید فرزند خود را به مهد کودک و یا سرپرست بسپارند.سوال اساسی اینجاست که آیا محبت دیگران مانند محبت والدین و مخصوصا محبت مادر به فرزند است؟

آیا نوع تربیت فرزند همان تربیت مد نظر والدین است؟آیا شخصیت فرزند برگرفته از شخصیت والدین است؟

مقام معظم رهبری می فرمایند:

شما اگر بچه‌ى خودتان را در خانه تربیت نکردید، یا اگر بچه نیاوردید، یا اگر تارهاى فوق‌العاده ظریف عواطف او را - که از نخهاى ابریشم ظریف‌تر است - با سرانگشتان خودتان باز نکردید تا دچار عقده‌ى [عاطفی] نشود، هیچ کس دیگر نمیتواند این کار را بکند؛ نه پدرش، و نه به طریق اولى‌ دیگران؛ فقط کار مادر است. این کارها، کار مادر است؛ اما آن شغلى که شما بیرون دارید، اگر شما نکردید، ده نفر دیگر آنجا ایستاده‌اند و آن کار را انجام خواهند داد. بنابراین اولویت با این کارى است که بدیل ندارد؛ تعیّن با این است.(بیانات در سومین نشست اندیشه‌هاى راهبردى‌1390/10/14)

بنابراین وظیفه اصلی زنان و مادران تربیت فرزندان و خانه داری است.

نکته ی دیگر این است که عده ای از زنان فکر می کنند خانه داری باعث تحقیر آنان می شود.در حالی که خانه داری بزرگترین شغل برای زنان است.مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند:

یکى از مهمترین وظائف زن، خانه‌دارى است. همه میدانند؛ بنده عقیده ندارم به این که زنها نباید در مشاغل اجتماعى و سیاسى کار کنند؛ نه، اشکالى ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معناى این باشد که ما به خانه‌دارى به چشم حقارت نگاه کنیم، این میشود گناه. خانه‌دارى یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آینده‌ساز. فرزندآورى یک مجاهدت بزرگ است.(بیانات در دیدار جمعى از مداحان 1392/2/11)

وحید فرهمند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۳۸
کریم ابراهیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر آن تلاشی که در 8ساله دفاع مقدس داشتیم، در بعد از آن هم داشتیم آیا کشور الان بهشت نبود؟

آیا کشوری که توانست 8 سال در مقابل جهان بایستد نمی تواند صنعت خود را بالنده کند؟

نام کشوری که استعداد، ظرفیت، منابع و نیروی کار دارد ولی نمی تواند پیشرفت کند چیست؟

آیا همیشه روی تردمیل هستیم؟ یعنی داریم می دویم اما پیشرفت نمی کنیم؟

آیا کار را سخت می کنیم یا سخت کار می کنیم؟(چند تا ازسوالات بالا برآمده از جمله دکترسمیعی استاد محترم مدیریت تکنولوژی است)

تنها کیست؟ کسی که همراه اول ندارد یا کسی که خدا را ندارد؟

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۴۷
کریم ابراهیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اکنون اسلام از حاشیه‌‌ى معادلات اجتماعى و سیاسى جهان خارج شده و در مرکز عناصر تعیین‌‌کننده‌‌ى حوادث عالم، جایگاهى برجسته و نمایان یافته است و نگاه تازه‌‌اى را در عرصه‌‌ى زندگى و سیاست و حکومت و تحولات اجتماعى عرضه میکند؛ و این در دنیاى کنونى که پس از شکست کمونیزم و لیبرالیزم، دچار خلأ عمیق فکرى و نظرى است، پدیده‌‌اى مهم و پرمعنى به شمار میرود.

نشستن بر سفره‌‌ى رنگین متاع دنیا، از بزرگترین آفتها است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۴۳
کریم ابراهیمی


بسم الله الرحمن الرحیم

همه خانم های ایرانی ملکه هستند...

چارلز دانشجوی انگلیسی با طعنه به دوست همکلاسی ایرانی اش همایون می گه : چرا خانوماتون نمی تونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن!؟؟ یعنی مردای ایرانی اینقدر کارنامه خرابی دارن و خودشونو نمی تونن کنترل کنن؟!!

همایون لبخندی می زنه و می گه : ملکه انگلستان می تونه با هر مردی دست بده؟ و هر مردی می تونه ملکه انگلستان رو لمس کنه؟!

چارلز با عصبانیت می گه

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۱:۰۷
کریم ابراهیمی

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی کوژپشت و گفت
این اشک دیده‌ی من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است
آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
بر قطره‌ی سرشک یتیمان نظاره کن
تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست



پروین، به کجروان سخن از راستی چه سود     
                                      


به نقل ازhttp://rira.ir/rira/php/?page=view&mod=classicpoems&obj=poem&id=1708

کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۶:۵۲
کریم ابراهیمی