تأثیر اذان بدصداها...
راجع به حضرت جواد چه صحبتی در تلویزیون یا رادیو میکنید؟ راجع به امام جواد، امام هادی، امام عسکری، امام رضا و دیگر ائمه مطالب خیلی خوبی نوشته شده است. بنده که عمرم را در این زمینهها گذراندهام، وقتی بهاین مطالب نگاه میکنم، استفاده میکنم و لذت میبرم؛ چرا از اینها استفاده نمیشود؟ نوشتههای خوب، تحقیقات خوب و مطالب شیوا و ایمانآور در این زمینهها فراوان است. گاهی انسان برنامهیی را میبیند که شخصی با شدّ و مدّ و در قالب یک قطعهی ادبی، فرضاً راجع به امام موسیبنجعفر حرف میزند که هیچ معنا ندارد. اینگونه برنامهها نه ایمان کسی را زیاد میکند، نه لذتی دارد و نه در آن، هنر نویسندگی - به معنای حقیقی کلمه - بهکار رفته. چرا ما این برنامهها را پخش میکنیم؟ یک نفر با صدای نرم و ملایم و معصومانه - شماها متخصص این کارها هستید؛ هر صدایی برای هر برنامهیی مناسب نیست - بهجای صدای آنطوری، چند فضیلت ِ با سند درست و منطقی از امام موسیبنجعفر نقل کند و زندگی آن حضرت را شرح دهد؛ انسان گوش میکند، لذت میبرد؛ معرفت و محبتش زیاد و دلش از شنیدن مناقب این بزرگواران روشن میشود. اگر برنامههای دینی خوب ادا شود، فایده دارد؛ اما اگر بد ادا شود، خنثی نیست؛ نتیجهی بد دارد؛ مثل داستان آن مؤذن بد صدا.
مولوی میگوید: دختر یک مرد مسیحی بشدت عاشق اسلام و دلباختهی معارف اسلامی شد و اسلام آورد. این مرد مسیحی خیلی ناراحت بود. در آن شهر، یک عده مسیحی بودند و یک عده مسلمان. آن شهر، هم مسجد داشت و هم کلیسا. یک روزاین مسیحی پیش مؤذن آمد و بعد از اینکه خیلی به او احترام گذاشت، پول و هدیه هم به او داد و گفت از شما خیلی متشکرم. مؤذن تعجب کرد که او از چه تشکر میکند. مرد مسیحی گفت تو من را نجات دادی؛ چون دختر من عاشق و علاقهمند به اسلام شده بود؛ اما یک روز وقتی صدای اذان تو را شنید، از اسلام زده شد و گفت اسلامِ این مؤذن را نمیخواهم!
ما اگر بد اذان بگوییم، عشاق اسلام را از اسلام میرمانیم. ما باید خوب و خوشصدا اذان بگوییم. اذان ما همین معارفی است که میگوییم؛ همین صدا و سیمای ماست.