آشپزخانه اپن(open( را دوست ندارم
بسم الله الرحمن الرحیم
آشپزخانه اپن را دوست ندارم زیرا...
اگر آشپزخانهی OPEN داشته باشیم و هال بزرگی هم داشته در مقابل آن باشد که همهی مهمانها در آن جمع شوند، وقتی خانمها و آقایان به عنوان میهمان در آنجا جمع شوند، طبیعی است که خانمها برای میهمانی آرایش کنند و بهترین لباسهاشان را هم بپوشند. اگر مذهبی باشند خانمها این طرف سالن مینشینند و مردها هم طرف دیگر. حال هرقدر هم که خانمها بخواهند خود را از چشم نامحرم بپوشانند شکل محیط طوری است که نمیتوانند و لباسهای میهمانی هم که عموماً مقداری باز است، معلوم است که در این فضا رعایت احکام الهی سخت میشود لذا در این سبک از زندگی چارهای نیست جز اینکه خانمها از احتیاطهای دینی کوتاه بیایند، بدون اینکه بخواهند. فضا است که این بیاحتیاطی را تحمیل میکند، از طرفی وقتی آشپزخانهی OPEN در انتهای سالن در معرض دید مردان است خانم خانه نمیتواند خود را حفظ کند و این سبک زندگی او را مجبور میکند از عقاید خود عدول کند، حتی اگر قبول داشته باشد باید نسبت به نامحرم حجاب را رعایت کند، اما این سبک زندگی آن حجابی را که او میخواهد رعایت کند، نمیپذیرد. در حالیکه اگر محل پذیرایی مردان از زنان جدا بود، مانند خانههای سنتی که دور تا دور حیاط خانه اتاق بود، خانمها در اطاق مخصوص به خود به راحتی چادرهای خود را بر میداشتند و زیباییهای خود را ظاهر میکردند و مردان هم جدا بودند و آشپزخانه هم گوشهای از خانه بود، هم مردان در امنیت بودند که چشمشان به نامحرم نیفتد و بخواهند بقیهی زنان را با همسر خود مقایسه کنند و هم زنان راحت بودند. در این مثال ملاحظه کنید چگونه وقتی سبک زندگی عوض شود عقاید و اخلاق هم در تعرض قرار میگیرد.
قشر مذهبی ما باید به این نکته برسند که اگر خواستند زندگی دینی خود را ادامه دهند باید زندگی خود را مطابق عقاید خود طراحی کنند، آن روزی که آشپزخانهی OPENرا پذیرفتند نفهمیدند که دیر یا زود مجبورند همسر خود را با مانتو و شلوار بپذیرند.
دلیل اینکه دوست ندارم را استاد طاهرزاده در گفتار بالا فرمودند.