ارثیه

شهادت ارثیه ماست؛ تا ارث خود را نگیریم آرام نخواهیم گرفت...

ارثیه

شهادت ارثیه ماست؛ تا ارث خود را نگیریم آرام نخواهیم گرفت...

ارثیه

بسم الله الرحمن الرحیم

روزنامه آسمان گل کاشت!!!

روزنامه بهار دست شما درد نکند زحمت کشیدید.شاید شما بودید که با آن مطلب قبیح باب قبیح گویی را باز کردید...

انگار تکرار برخی از حوادث این روزگار برای ما هیچ عبرتی نمی آورد؛

نمی خواهد بروید در جلسه بررسی کنید؛ چیزی که عیبش آشکار است و غباری ندارد که نیاز به جلسه ندارد؛ کدام انسان عاقلی اجازه می دهد مارها در دستش پرورش یابند؛ ولی برخی از ماها انگار اینگونه شده ایم؛ چرا؟ چون روزنامه بهار آمد و هرآنچه خواست نوشت و منتشر کرد؛ زهر خودش را ریخت بعد گفت معذرت می خواهم!!! نوشداروی پس از مرگ سهراب!!! حالا که حرفت را زدی معذرت به چه کار آید؟؟ استاد طاهرزاده در پاسخ به مطلب اهانت آمیز روزنامه بهار در خصوص خلافت امیرمومنان(علیه السلام) نوشتند:

آیا این آقا با این حرف‌ها نمی‌خواهد بگوید نظام سیاسی و حکومتی را بدهید به نظام غربی و از دین فقط در امور شخصی استفاده کنید؟ آیا علی  فرمود ارزش حکومت به اندازه‌ی عطسه‌ی بُز است و آن را رها کرد تا در دست مستکبران بیفتد و آن‌ها بر مردم ظلم کنند و یا فرمود: «أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْز» سوگند به خدایى که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجّت را بر من تمام نمى‏کردند و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگى ستمگران و گرسنگى مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش مى‏ساختم و آخرِ خلافت را به کاسه‌ی اوّل آن سیراب مى‏کردم، در آن صورت ملاحظه خواهید کرد که دنیاى شما نزد من از عطسه‌ی بزغاله‏اى بى‌ارزش‏تر است‏» می‌بینید که آن حضرت حاکمیت را برای اقامه‌ی عدل و دفاع از حق مظلوم می‌خواهد. ولی این شیفتگان تمدن غربی می‌خواهند حاکمیت در دست انسان‌های معنوی نباشد تا تمدن غربی و مناسبات جهان غرب بر آن حکومت کند.

آری؛ گذشت و گذشت از آن قضیه روزنامه بهار ولی من نفهمیدم کار روزنامه بهار به کجا کشید؟ البته چه فرقی می کند وقتی کار از کار گذشته و وقتی به هدفش رسیده چه فرقی می کند که کار را ادامه دهد یا متوقفش کنند؟ درست است که باید متوقفش کنند اما با توجه به آلزایمری که من در برخی سراغ دارم معلوم نیست با قوت بیشتری اجازه کار به چنین روزنامه هایی داده شود؟

این چه وضعی است؟ کمی انقلابی باشید! کمی هم رهبری را الگوی خود قرار دهید! خدا را در نظر بگیرید؛ هرکس در این جمهوری اسلامی از راه می رسد هر آنچه دلش می خواهد می گوید! جالبتر اینکه بعد هم می گویند در اینجا آزادی نیست!!!

آری!! روزنامه بهار آن مطلب کذایی را منتشر کرد ولی کو عبرت؟؟ به فرموده امام علی(علیه السلام): ما اکثر العبر و ما اقل الاعتبار(چه بسیارند عبرتها و چه اندک است عبرت گرفتن ها) ولی کو حافظه؟؟ اما تا دلت بخواهد آلزایمر!!

مسئولین روزنامه آسمان نباید از ماجرای روزنامه بهار درس می گرفتند؟؟ خب حالا که درس نگرفتند پس باید تاوان این مطلب قبیح را محکم داد؛

تعداد روزنامه هایمان که الحمدلله کم نیست! من می ترسم اگر روند به همین شکل باشد و هر روزنامه یک مطلب این چنینی منتشر کند مدت زیادی طول نکشد که همه قوانین جمهوری اسلامی که هیچ، مذهب و اعتقادات و ارزشهای اهل بیتی ما را زیر سوال برند. حالا بنشینید بگویید در فلان جلسه مطلب را بررسی می کنیم!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۰۱
کریم ابراهیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی